8:00-14:00 17:00-21:00

ساعات کاری ما شنبه- پنج شنبه

09122151461

021-44733948

برای مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید

عقد هبه

عقد هبه

عقد هبه و‌ ارکان آن

تعریف عقد هبه و‌ ارکان آن
کلمه ی هبه در لغت به معنای انعام، بخشش و هدیه دادن است. در اصطلاح حقوقی، هبه یک عمل حقوقی از نوع عقد به شمار می‌رود که در آن مالک مال خود را به شخص دیگری تملیک می‌کند. بنابراین، هبه با دو قصد و اراده محقق می‌شود. علاوه بر ایجاب مالک، قبولی هبه‌گیرنده نیز ضروری است.
ارکان هبه عبارتند از : واهب ( هبه دهنده ) یعنی کسی که مالش را به دیگری هبه می‌کند . متهب (هبه‌گیرنده) کسی است که مال به او هدیه می‌شود. در نهایت، عین موهوبه مالی است که به دیگری هبه می‌شود و این مال می‌تواند عین، دین یا منفعتی باشد.
قواعد مربوط به هبه در قانون مدنی مصوب ۱۳۰۷ هجری شمسی در مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ پیش‌بینی شده است. این مواد به بیان و بررسی برخی مسائل مهم هبه می‌پردازد. عقد هبه طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، عبارت است از: هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به دیگری تملیک می‌کند. در این عقد، تملیک‌کننده را واهب، گیرنده را متهب و مالی که مورد هبه قرار می‌گیرد را عین موهوبه می‌نامند.
بنابراین ، هبه عقدی تملیکی ، غیرمعوض ، جایز و عینی می باشد .

عینی بودن هبه طبق ماده ۷۹۸ قانون مدنی مشخص شده است. هبه از عقودی است که در آن قبض شرط صحت عقد به شمار می‌آید. به عبارت دیگر، تا زمانی که گیرنده هبه عین موهوبه را قبض نکرده باشد، عقد هبه به‌طور کامل محقق نمی‌شود. به همین دلیل، فوت یا حجر طرفین، در صورت وقوع قبل از قبض، موجب عدم تحقق هبه می‌شود. نکته قابل توجه این است که با وجود اینکه هبه عقدی غیرمعوض است، می‌توان شرط عوض را در آن گنجاند. هبه می‌تواند به دو صورت معوض و غیرمعوض باشد. در هبه معوض، شرط عوض جنبه فرعی دارد و ذات عقد هبه را تغییر نمی‌دهد. همچنین، رجوع از هبه ممکن است. به این معنا که واهب می‌تواند از هبه خود بازگشت کند، همان‌طور که رجوع از برخی اعمال حقوقی امکان‌پذیر است. بنابراین، هبه عقدی رجوع‌پذیر است.

عقد هبه و ارکان مختلف آن

به موجب ماده ی ۸۰۳ قانون مدنی ، به طور کلی واهب می تواند در صورت بقای عین موهوبه ، حتی بعد از قبض گیرنده نیز ، از هبه رجوع نماید مگر در موارد ذیل :
۱ . در صورتی که متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد.
۲ . در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳ .در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهرا مثل اینکه متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیارا مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود.
۴ . در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
علاوه بر موارد استثناء شده ی فوق ، بعد از فوت واهب یا متهب نیز ، رجوع از هبه ممکن نمی باشد و‌ در هبه ی طلب هم امکان رجوع هبه دهنده از هبه را نداریم و نیز به موجب ماده ی ۸۰۷ قانون‌ مدنی ، درصورتی که هدیه در قالب صدقه به دیگری باشد، در اینصورت صدقه دهنده ، نمی تواند رجوع نماید .
لازم به ذکر است که قید عبارت « قابل بقا باشد» در ابتدای ماده فوق ، به این معناست که مال هبه شده از اموال مصرف شدنی نباشد .

شباهتها و تفاوتهای عقد هبه با عقد بیع

یکی از شباهتهای این دو ، آنکه هردو عقدی تملیکی می باشند . در عقد هبه، مانند سایر عقود تملیکی، اثر عقد تملیک مال به دیگری است. همچنین، واهب باید مانند بایع مالکیت در مال موضوع عقد را داشته باشد؛ در غیر این صورت، عقد فضولی و غیرنافذ خواهد بود و نیازمند تنفیذ مالک است. علاوه بر این، هر دو عمل حقوقی از نوع عقد هستند، نه ایقاع. به این معنا که برای صحت آن‌ها نیاز به دو اراده است و شرایط عمومی صحت قراردادها، که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی پیش‌بینی شده، در هر دو لازم‌الاجرا می‌باشد.
از مهم ترین تفاوتهای عقد بیع و هبه ، این است که عقد بیع لزوما معوض می باشد در حالی که هبه ذاتا عقدی غیرمعوض ( رایگان ) است که البته همانطور که بیان شد شرط عوض در آن صحیح می باشد .
هبه ، عقدی عینی بوده که علاوه بر ایجاب و قبولی دو طرف ، رکن سومی به نام قبض داریم که قبض هبه گیرنده ، شرط صحت عقد هبه است درحالی که بیع عقدی رضایی است که در آن ، ایجاب و قبول بایع و‌ مشتری ( بدون قبض) کافی است . اصولا بیع عقدی لازم می باشد که البته می توان توسط خیارات آنرا محدود کرد و به عبارتی حق فسخ در آن نهاد ؛ در حالی که عقد هبه عقدی جایز می باشد .
با وجود تفاسیر فوق، گاهی شاهد عقدی هستیم که برای مثال، مبایعه‌نامه‌ای بین طرفین تنظیم شده، اما عوضی در نظر گرفته نشده است. در این صورت، نمی‌توان آن را عقد بیع نامید، چراکه عقد بیع لزوماً باید معوض باشد. با استناد به ماده ۱۰ قانون مدنی و حاکمیت اراده‌ها، قراردادهای خصوصی در صورتی که مخالف نص صریح قانون نباشند، نافذ هستند. همچنین، طبق ماده ۱۹۱ همان قانون، عقد زمانی محقق می‌شود که با قصد انشاء همراه باشد و چیزی که دلالت بر قصد داشته باشد. بر این اساس، نباید به الفاظ صرفاً بسنده کرد، بلکه باید قصد طرفین را بررسی کرد. در مثال فوق، به دلیل عدم قرار دادن عوض، گویی قصد تملیک مجانی وجود دارد و عقد هبه یا حتی صلح منعقد می‌شود.

بیشتر بخوانید: نامزدی ( وعده نکاح )

عقد هبه و ارکان مختلف مرتبط

مرجع صالح درخصوص دعاوی مربوط به هبه

باتوجه به آنکه ، دعوای مربوط به هبه مانند : دعوای اثبات هبه ، دعوایی مالی می باشد از این رو‌ ، مطابق بند ۱ ماده ی ۱۲ قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۴۰۲ ، درصورتی که دادخواست های مالی میزان وجه در آنها تا نصاب یک‌میلیارد ریال باشد ، در دادگاه های صلح شورا حل اختلاف بدان رسیدگی می شود و در غیر اینصورت در دادگاه های عمومی حقوقی رسیدگی خواهد شد .
به نظر می رسد که از نظر صلاحیت محلی نیز مطابق قانون آیین دادرسی مدنی ، مرجع صالح به رسیدگی به دعوای فوق بستگی دارد که عین موهوبه چگونه است مثلا اگر غیرمنقول مانند ملک‌ باشد ، در محل وقوع مال غیر منقول است و‌ در غیر اینصورت ، بر حسب ؛ به استناد ماده ی ۱۳ قانون ایین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ محل اقامتگاه خوانده یا حوزه ی محل انعقاد عقد هبه ، صلاحیت رسیدگی به این دعوی را دارد .

نمونه دادخواست اثبات وقوع عقد هبه
خواهان : متهب ( هبه گیرنده )
خوانده : واهب ( هبه دهنده )
موضوع خواسته : اثبات وقوع هبه و الزام‌ به تنظیم‌ سند رسمی
منضمات : هبه نامه ی عادی – شهادت شهود

شرح دادخواست
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان …
باعرض سلام و‌ احترام به استحضار عالی می رساند
خوانده ی محترم در تاریخ …. یک‌ قطعه زمین به مساحت …. از اراضی واقع در خیابان …. با پلاک‌ثبتی …. و‌ دارای کاربری مسکونی را به اینجانب هبه نموده و به قبض اینجانب درآمده است و‌ با مراجعه به ارگانهای مربوطه از جمله شهرداری اقدام به اخذ پروانه ساخت نموده ام و‌نسبت به ساخت یک‌واحد …متری زیربنا نمودم . حال پس از تکمیل ساخت و اخذ پایان کار ، خوانده از هبه ی خود پشیمان شده است و‌تقاضای بازگشت زمین به ملکیت خود را دارد .
با توجه به اینکه عقد هبه به درستی منعقد شده و با تغییرات ایجاد شده، هبه غیرقابل رجوع گردیده است، اما ایشان همچنان از تنظیم سند رسمی به نام بنده امتناع می‌کند. لذا تقاضای صدور رأی به اثبات وقوع هبه و الزام وی به تنظیم سند رسمی و پرداخت خسارات دادرسی را از محضرتان دارم.
باتشکر

بیشتر بخوانید: هبه (بخشش)، خیانت عامل اصلی طلاق

نتیجه گیری

عقد هبه یکی از شایع‌ترین و رایج‌ترین عقود میان افراد است. گاهی انسان‌ها تصمیم می‌گیرند اموال خود را به دیگری ببخشند و هدیه کنند. با این حال، ممکن است بنا به دلایلی از تصمیم خود پشیمان شوند و بخواهند از هبه‌ای که انجام داده‌اند، رجوع کنند. همان‌طور که اشاره شد، این کار تحت شرایط خاصی ممکن است. اگر در مورد هبه‌ای که دریافت کرده‌اید یا داده‌اید، با مشکلاتی مواجه هستید و به مشاوره نیاز دارید، با دفتر وکالت مهدی ناصری تماس بگیرید.