8:00-14:00 17:00-21:00

ساعات کاری ما شنبه- پنج شنبه

09122151461

021-44733948

برای مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید

خیارات قانونی و اصطلاح اسقاط کافه خیارات

خیارات قانونی و اصطلاح اسقاط کافه خیارات

اسقاط کافه خیارات

اسقاط کافه خیارات: کلمه ی خیار ، اسم مصدر واژه ی اختیار می باشد که کلمه ای عربی بوده و ریشه آن از «خ ی ر » گرفته شده است که در لغت یه معنای اختیار و‌مقصود اختیاری شخص است در فسخ معامله ای .
بنابراین خیار فسخ ، اصطلاحی است که درکنار یکدیگر پرکاربرد بوده و به معنای اختیار برهم زدن معامله می باشد . از نظر حقوقی نیز ، تعریفی که از آن می توان ارائه داد عبارتند از : خیار ، حقی است که به دوطرف عقد یا یکی از آنها و‌ گاه حتی به شخص ثالثی ، اختیار فسخ عقد را می دهد که این اعمال حق فسخ ، خود عملی حقوقی از نوع ایقاع بوده چون از جانب یکطرف واقع شده است و از این رو ، نیازمند اراده و قصد انشایی است . اثر فسخ ، نسبت به آینده است و از زمان اعلام طرف فسخ‌ کننده ، موثر واقع می شود و‌ مطابق ماده ی ۴۴۹ قانون مدنی ، فسخ ، به هر لفظ و فعلی که دلالت بر آن نماید ، حاصل می شود .

مواردی از قبیل : قابلیت اسقاط خیار و‌ قابل انتقال بودن حق فسخ به وراث‌ البته به جز خیار شرطی که برای ثالث‌ قرار داده شده است ؛ از ویژگی های خیار ( حق فسخ ) به شما میرود ؛ همانطور که عبارت « اسقاط کافه خیارات » که در بسیاری از عقود لازم ، نشانه ی همین ویژگی است ، به معنای آن است که طرفین ،کلیه ی خیارهای قانونی را از خود سلب و ساقط می نمایند . بنابراین ، ضمن عقد می توان تمام یا برخی از خیارات را ساقط نمود .
همانطور که می دانیم ، عقود از لحاظ قابلیت انحلال یا عدم قابلیت آن به دو دسته اند :

اسقاط کافه خیارات

عقد لازم که در آن طرفین نمی توانند بدون دلیل ، هر زمانی که بخواهند آنرا بر هم بزنند و‌ برهم زدن عقد لازم ، نامتعارف و نیاز به مجوز قانونی دارد ، درحالی که ؛ عقد جایز بالعکس‌ بوده و هر یک از طرفین می توانند هر زمان که بخواهند به دلخواه ، عقد را بر هم بزنند بدون اینکه به دلیل این انحلال بخواهند خسارتی به طرف مقابل پرداخت نماید .

با توجه به مقدمه ای که بیان شد ، همواره ممکن است افراد ، عقود لازمی منعقد کنند و بعدا به هر دلیلی ، پشیمان از انعقاد آن عقد شوند و از این رو، قانونگذار در سال ۱۳۰۷ در قانون مدنی ، ذیل ماده ی ۳۹۶ ، مجوزهای قانونی را برای این منظور تحت عنوان « خیارات » درنظر گرفته است و از این رو‌، هر جا سخن از فسخ عقد شود ، مقصود در عقد لازم است وگرنه عقد جایز که اصلا نیازی به وجود خیارات و‌ مجوزهای قانونی برای فسخ ندارند و طرفین هر زمان که بخواهند ، می توانند عقد جایز را فسخ نمایند .منشا و منبع خیاراتی که قانونگذار درنظر گرفته است واحد نمی باشد و هر کدام با سبب های متنوع ، موجبی برای فسخ معامله خواهند بود .


وکیل دیوان عدالت اداری


خلاصتا ، خیارات قانونی در ماده ی ۳۹۶ قانون مدنی عبارتند از :

خیار حیوان : درخصوص ثمن یا مبیع حیوان زنده به صورت عین معین که صرفا طرفین می توانند ظرف سه روز از انعقاد عقد بیع آنرا فسخ نمایند .
خیارمجلس : تا زمانی که طرفین عقد بیع از یکدیگر متفرق نشده اند ، می توانند بیع منعقده را فسخ نمایند .
خیار تاخیر ثمن : در عقد بیع ، صرفا مشتری می تواند درصورتی که مبیع و‌ ثمن حال باشند و‌ مبیع عین معین باشد ، سه روز از بیع گذشته باشد درحالی که نه مشتری و نه بایع تمام مورد معامله را به یکدیگر تادیه نکرده باشند ، مشتری می تواند عقد را فسخ نماید .

خیار شرط : همان شرط فسخ است که حق فسخ به هریک از طرفین یا حتی ثالثی داده شود و در این صورت بایستی طرفین مدت خیار را حتما معین نمایند .
خیار رویت و‌ تخلف وصف : هنگامی‌که که مالی عین معین را دیده و‌ به اعتبار رویت سابق ، خریداری کرده ولی آن اوصاف را ندارد و یا مالی را به اوصافی می خریم حال بعد عقد می بینیم اوصافی که توافق شده است را ندارد .
خیار تدلیس : در مورد مال معین ،درصورتی که هریک‌ از دوطرف ، عملیات فریبنده ای را انجام داده باشند و طرف دیگر که جاهل به آن است می تواند با استناد به خیار تدلیس معامله را فسخ نماید .

خیار تبعض صفقه : هنگامی که به هر دلیلی قسمتی از معامله صحیح و قسمتی ناصحیح است ، در این صورت طرف مقابل می تواند معامله را فسخ یاقسمت صحیح را قبول و از ثمن معامله کسر نماید . خیار غبن : یکی از شایع ترین خیارات ، خیار غبن است . به موجب آن هر یک از طرفین که دچار ضرر یعنی عدم تعادل ارزش بین عوضین حین عقد شده باشند و به این غبن جاهل بوده باشد، می تواند عقد را فسخ نماید ؛ البته که این عدم‌ تعادل بایستی ، فاحش باشد .

خیار عیب : از دیگر خیارات شایع ، خیار عیب است برای زمانی که عوضین معیوب هستند و‌ منظور از عیب ، هر آن چیزی است که موجب کاهش ارزش کالا و انتفاع متعارف آن شود ، در اینصورت طرف مقابل می تواند معامله را فسخ نماید یا ارش آن را از طرف مقابل تقاضا نماید ، البته شایسته ی ذکر است که در صورتی که مال تلف شده باشد یا تغییر در مال یا انتقال مال صورت گرفته باشد یا اینکه در مال ، بعد از عقد ، عیب جدیدی حادث شود که در نتیجه ی عیب سابق نباشد و در زمان خیار مختص مشتری نباشد ؛ در این موارد استثنائا صرفا ارش داریم‌ نه حق فسخ به استناد خیار عیب .

خیار تخلف شرط ( اشتراط) : زمانی که در معامله شرطی اعم از انواع شرط صفت ، شرط فعل یا شرط نتیجه شده باشد و از آن تخلفی صورت بگیرد ، در اینصورت مشروط له می تواند معامله را به استناد خیار فوق ، فسخ نماید .
علاوه بر موارد مطروحه توسط قانونگذار ، خیار تعذر تسلیم بر حسب برای هر یک از مشتری یا بایع ونیز خیار تفلیس درخصوص ورشکستگی ، از دیگر خیاراتی هستند که می توان به موارد فوق ، افزود . هم‌چنین از بین خیارات مذکوره سه خیار مجلس ، حیوان و تاخیر ثمن منحصرا در عقد بیع جاری است ؛ نه در سایر عقود .

نمونه دادخواست فسخ معامله به استناد خیار غبن

خواهان : ….
خوانده : …..
وکیل یا نماینده قانونی : …..
خواسته :فسخ معامله به استناد خیار غبن – خسارات و متفرعات دادرسی
دلایل و منضمات: قرارداد فی مابین – سند مثبت اختلاف قیمت مال مورد معامله با ارزش آن در بازار – شهادت شهود – اظهارنامه قضایی

شرح خواسته

ریاست ریاست محترم دادگاه……
با سلام؛ اینجانب ……… فرزند ……در مورخ …… اقدام به خرید یک دستگاه خودروی بنز کلاس A، به شماره پلاک …… از خوانده محترم، جناب آقای …… نمودم و دو روز پس از قرارداد بیع فی مابین، یعنی در تاریخ ….. با مراجعه به یک سایت معتبر نمایندگی خودروهای خارجی ، متوجه شدم که متاسفانه خوانده محترم، مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان، مازاد بر قیمت واقعی این خودرو در بازار را به عنوان ثمن معامله و بیع صورت گرفته، از اینجانب، اخذ نموده‌ اند .
پس از اطلاع از امر، بلافاصله به موجب یک اظهارنامه مساله را به اطلاع ایشان رسانده و خواهان بازگرداندن وجه مازاد شدم تا قرارداد را تایید و تنفیذ کنم که ایشان توجهی ننمودند و با پیامک، به بنده اعلام کردند که نه وجه مازاد را پرداخت خواهند کرد و نه با درخواست فسخ اینجانب، موافقت می‌نمایند .
لذا، با توجه به شرح آنچه رفت، بنده مجبور به اقدام قانونی علیه ایشان شدم و اکنون، به موجب این دادخواست، صدور حکم بر فسخ معامله به استناد خیار غبن را از آن مرجع محترم خواستارم .

شایسته ی ذکر است که هر چند ، اصطلاح «اسقاط کافه خیارات به جز غبن فاحش » به یکی از از رایج ترین اصطلاحات در قراردها و‌ معاملات بدل شده است ولی باید اشاره کرد که برخلاف نظر عامه ، درنظر گرفتن انواع خیارات در عقود ، کاملا با اختیار و توافق طرفین صورت می گیرد یعنی متعاملین مختارند با توافق یکدیگر کلیه ی خیارات را در معاملات بین خود قرار دهند یا از خود ساقط نمایند و‌ حتی ممکن است که به صورت انتخابی برخی خیارات را قرار داده و برخی دیگر را استثنا کرده و از خود ساقط نمایند .

نتیجه گیری

در نهایت ، آنچه امروزه به کرات، در دادگاه ها شاهد آنیم ، دعاوی ناشی از انحلال قراردادهاست که قطعا ، فسخ قرارداد یکی از رایج‌ترین طرق آن است که البته عمدتا به دلیل عدم انجام تعهد طرف مقابل ، منجر به دادرسی اینگونه موارد ، در دادگاه ها می شود . از این جهت، اهمیت این دعاوی اقتضا می کند که در این موارد ، از یک‌ وکیل متبحر و آگاه به قوانین در حوزه ی فسخ و به طور کلی ، انحلال قراردادها کمک و یاری بخواهیم . شما نیز، می توانید به منظور پیشبرد و‌ موفقیت در دعاوی درخصوص قراردادها ، با دفتر وکالت مهدی ناصری و‌ همکاران تماس حاصل فرمایید .